خدایا خواهش میکنم نرگسو ازمون نگیر
نرگس مهربونترین آدمیه که توی تمام عمرم دیدم
کسی که توی عمرش برای هیشکی بد نخواسته
کسی که دعا کرد اگه مریضیش باعث آزار بقیهس زودتر بره
کسی که تو آخرین لحظه ها حتی از پرستارا و مستخدما حلالیت میطلبه
کسی که دلسوزتر از خودش ندیدم
یادم میاد اون روزیو که فاطمهزهرا میخواست به دنیا بیاد داشتم گریه میکردم اومد بغلم کرد تا آرومم کنه و چقدر مهربون بود
خدایا من گناهکار تر از اونم که ازت بخوام ولی خواهش میکنم نذار شبی که شب ولادت بهترین بندهی توه کسی گریون باشه
برا تولد فاطمهزهرا باهات یه معامله کردم؛ یه چیزی دادم بهت و ازت سلامتی فاطمهزهرا رو خواستم
حالا دوباره یه چیز دیگه میخوام بهت بدم؛ چیزی که خیلی برام باارزشه ولی نرگسو ازمون نگیر بخاطر دل مامان و باباش
بخاطر دل من خواهرا و برادراش
دارم از غصه میمیرم وقتی به این فکر میکنم که داره خاله میشه و شاید هیچوقت اون حس شیرینو درک نکنه بیچاره نجمه؛ حتی نمیدونه خواهرش مریضه بفهمه چه حالی میشه. من دو ماهه نرگسو ندیدم دلم تنگشه اون که حدود یک ساله و شاید دیگه هم نبینتش
خدایا حرفامو بلند بلند گفتم شاید یه گوشه چشمی بهش داشته باشی
به حرفای من که از همه گناهکارترم به حرفای من که.
امشب دلم خیلی شکسته و خیلی گرفته. هیچوقت اینجوری دلم نشکسته بود؛ میگن دعا رو با دل شکسته زودتر برآورده میکنی؛ راسته؟
درباره این سایت